عوامل دروني برنامه ريزي استراتژيک
Internal factors of strategic planning
تمام کسب و کارها یک محیط داخلی و خارجی دارند. ... تا حدودی، محیط داخلی را را میتوان از طریق برنامه ریزی و کنترل و مدیریت فرایندها می توان تغییر داد. محیط خارجی، از سوی دیگر قابل کنترل نیست.
برخی از مواردی که معمولا بر اساس عوامل درونی در نظر گرفته می شود عبارتند از: منابع مالی مانند بودجه، فرصت های سرمایه گذاری و منابع درآمد. منابع فیزیکی مانند محل شرکت، تجهیزات و امکانات. منابع انسانی مانند کارکنان، مخاطبان هدف و داوطلبان.
کنکاش و بررسی عوامل دروني ،بخش جدایی ناپذیر نظام مديريت استراتژيك به
شمار ميرود .تجزيه و تحليل عوامل درونيسازمانها ،با هدف شناسايي نقاط قوت و ضعف صورت ميگيرد .به طور کلي استراتژي زماني شکل ميگيرد که تلفيق مناسبيميان عوامل دروني (نقاط قوت و ضعف) با عوامل محيطي (فرصتها و تهديدات) شکل گرفته باشد.
عوامل دروني در ديدگاه استراتژي مجموعه اي از نقاط ضعف و قوت سازماني با نگرشي سيستماتيك و فراگير است
بررسي و تجزيه و تحليل محيط خارجي براي کشف فرصتها و تهديدها به تنهايي نميتواند موجب برتري رقابتي سازمان شود.
مديران استراتژيك بايد به داخل سازمان نيز توجه کنند تا بتوانند عوامل استراتژيك داخلي را نيز شناسايي کنند (يعني نقاط قوت و ضعف که احتمالا تعيين ميکند که آيا سازمان قادر خواهد بود که از فرصتها بهره گيرد و در همان حال از تهديدها دوري گزيند) . به اين بررسي داخلي اغلب تجزيه و تحليل سازماني ميگويند . لازم به ذکر است که جايگاه بررسي عواملداخلي محيط کاملا همزمان و مطابق با بررسي عوامل محيط خارج سازمان ميباشد.
در اين راستا رويکردها و منابع علمي بسياري در حوزه تحليل محيط داخل سازمان توسط
کارشناسان تيم پروژه شناسايي وبررسي گرديد .در اينجا به شرح مختصري از دو رويکرد اصلي اين حوزه که در منابع علمي مختلف مطرح ميباشد پرداخته ميشود اين دو رويکرد عبارتند از:
• رويکرد مبتني بر منابع
رويکرد زنجيره ارزش
مزيت رقابتي پايدار يك شرکت عمدتا توسط منابع آن شرکت تأمين ميشود
روش مرحله اي و مبتني بر منابع را براي تجزيه و تحليل استراتژي
اين مراحل عبارتند از:
.منابع شرکت را شناسايي و آنها را براساس نقاط قوت و ضعف شرکت طبقه بندي کنيد. .نقاط قوت شرکت را کنار تواناييهاي ويژه آن بگذاريد .اينها را اصطلاحاً شايستگيهاي اصلي مينامند.
.سود بالقوه اين منابع و شايستگيها را از حيث پتانسيل آن ها در ايجاد مزيت رقابتي پايدار و از حيث توانايي بهره برداري ازسودهاي ناشي از استفاده از اين منابع و تواناييها اندازه بگيريد.
.آن استراتژي اي را انتخاب کنيد که به بهترين نحو بتواند با توجه به فرصتهاي خارجي از منابع و شايستگيهاي شرکت استفاده کند.
. شکاف موجود در منابع را شناسايي کنيد و در امر رفع نقاط ضعف سرمايه گذاري کنيد.
وقتي که منابع سازمان در کنار تواناييهاي شرکت قرار ميگيرند ،تعدادي شايستگيهاي
اصلي را تشکيل ميدهند .يك شايستگي بارز عبارتست از يك شايستگي اصلي که برتر از شايستگيهاي رقباست.
توانايي يك شرکت در بهره گيري از منابع و تواناييهايش براي کسب مزيت رقابتي ازشايستگيهاي بارز ،به معناي اين نيست که مي تواند آن مزيت را حفظ کند بلکه دو مشخصه اصلي پايداري شايستگي برتر يك شرکت را تعيين ميکند .اين دو مشخصه عبارتند از دوام و قابليت تکثير.
دوام ،
مدت زماني است که طي آن منابع و تواناييهاي يك شرکت (شايستگي هاي اصلي) مستهلك ميشود يا کم اثر ميگردد.
قابليت تكثير عبارت است از منابع و تواناييهاي (شايستگيهاي اصلي) قابل تکثير سازمان توسط ديگران.
بر اين اساس ، شش گروه مهم از منابع را براي يك سازمان عبارتند از:
منابع مالي؛ منابع فيزيکي؛ منابع انساني؛ منابع تکنولوژيکي,اعتبار؛منابع سازماني.
پس از شناسايي منابع فوق براي يك سازمان ،ميبايست اهميت آنها براي سازمان مشخص
و پس از آن وضعيت سازمان (قوتيا ضعف) نسبت به هريك تعيين گردد.
استراتژي
.انتخاب يك استراتژي که بهترين استفاده را از منابع وشايستگيهاي سازمان (با توجه به موقعيتهاي خارجي) ببرد.
.اندازه گيري سود بالقوه اين منابع و شايستگيها از حيث شناسايي شکاف منابع که بايد پرشود .سرمايه گذاري در تجديد ،افزودن و ارتقاي منابع سازمان. مزيتهاي رقابتي
الف -پتانسيل آنها در ايجاد مزيت رقابتي پايدار و
ب - توانايي بهره برداري از سودهاي ناشي از استفاده از اين منابع و تواناييها.
قابليتها
.شناسايي شايستگيهاي اصلي سازمان :نقاط قوت شرکترا کنار تواناييهاي ويژه آن بگذاريد.
.شناسايي و دسته بندي منابع شرکت .ارزيابي نقاط قوت منابع و ضعف مرتبط با رقبا .شناسايي موقعيتها براي بهره وريبهتر منابع.
رويكرد زنجيرة ارزش
تشخيص قوتها و ضعفهاي کليدي سازمان نيازمند استفاده از رويکردي تفکيك کننده است
بررسي سازمان برحسب حوزههاي جداگانه وظيفه اي ،
يك راه تفکيك کردن سازمان براي تجزيه و تحليل داخلي است .يك ابزار مناسب جهت تفکيكکردن ،استفاده از چارچوبي است به نام زنجيره ی ارزش .رويکرد زنجيره ارزش که توسط مايکل پورتر در کتاب مزيتهاي رقابتي در سال 895ارائه گرديده
،
شيوه نظام يافته اي جهت نشان دادن سلسله فعاليتهاي يك سازمان براي ارائة محصولات سازمان به مشتريان خود است.
مجموعه اي از فعاليتهاي داراي ارزش نگريست که براي طراحي, ،توليد ،فروش ،تحويل و حمايت از محصولات و خدمات خود از آنها استفاده ميکند.
در هر طبقه از اين فعاليتها ،سازمان معمولا تعدادي فعاليت مشخص را به انجام ميرساند
که ممکن است داراي ضعفها يا قوتهاي کليدي سازمان باشد
فعاليتهاي خدماتي ممکن است فعاليتهاي مشخصي چون نصب, ،تعمير ،توزيع قطعات وبهسازي را در برگيرد که هر کدام ميتوانند منبع عمده اي براي مزيت يا ضعف رقابتي باشند
از طريق بررسي سيستماتيك اين فعاليت هاي مشخص ، مديران با استفاده از رويکرد زنجيره ارزش می توانند ضعفها و قوتهاي بالقوة سازمان را براي ارزيابيعميقتر شناسايي نمايند.
فعاليتهاي سازمان را ميتوان به دو گروه کلي تقسيم نمود .فعاليتهاي اصلي فعاليتهايي هستند که در توليد فيزيکيخدمات يا محصولات تحويل و فروش آن به مشتري و خدمات بعد از فروش سازمان دست دارند .مفصلهاي ارتباطي اينفعاليتها فعاليتهاي پشتيباني هستند ، که زيربناهاي لازم براي ادامة حيات فعاليتهاي اساسي را فراهم می سازند.
تمامی حقوق برای شرکت فناوری اطلاعات گیلاس خندان محفوظ است
شرکت فناوری اطلاعات گیلاس خندان از سال 1399 فعالیت خود را آغاز کرده است و در زمینه های طراحی وب سایت و بهینه سازی وب سایت از مطرح ترین برند های ایران است .
×
دیدگاه خود را بیان کنید